تاریخچه مخملی
از آنجا که نرمی و ظاهر غیر معمول و همچنین هزینه بالای تولید آن، مخملی اغلب با اشرافیت همراه است. مخمل به بغداد در زمان حکومت هارون الرشید توسط بازرگانان کاشمیری و الندالیز توسط زیریب معرفی شد. در دوره Mamluk، قاهره بزرگترین تولید کننده مخمل بود. بخش عمده آن به ونیز (که از آن به بسیاری از اروپا گسترش یافت)، Iberia و امپراتوری مالی صادر شد. موسی اول مالي، حاکم امپراتوری مالي، در قاهره به مکه سفر کرد. بسیاری از سازندگان عربی مخملی او را به تیمبوکتو بازگرداندند. بعد از آن ابن باتوتا اشاره می کند که سلیمان (مانسا)، حاکم مال، یک کافانت مخملی قرمز را روی عید گذاشت. در طول سلطنت مهد دوم، دستیار آشپزان لباس های آبی رنگ (کایم کبد)، کلاه های مخروطی (سایح) و شلوار های کیسه ای (زاکسیر) ساخته شده از مخملی بورس بود. [نیازمند منبع]
پادشاه ریچارد دوم از انگلیس به اراده خود دستور داد که بدنش در سال 1399 در بلوکه باشد. [2]
درمورد مخملی شمع بر روی شمع قرار دارد.
نسخه یازدهم Encyclopædia Britannica مخمل و تاریخ آن را شرح داد:
VELVET، یک پارچه نساجی ابریشمی دارای سطح انبوهی از انبوه است. در کل احتمالا هنر بافت مخملی در خاور دور ایجاد می شود؛ و آن را تا حدود آغاز قرن 14th که ما در بر داشت هر گونه اشاره از پارچه. ويژگي هاي ويژه مخملي، عمق زيبا و تلخي است که رنگ آن رنگي را نشان مي دهد، در يک لحظه آن را به عنوان مواد مناسب براي لباس هاي مذهبي، روپوش هاي سلطنتي و دولتي و تابوت هاي زيبا شناخت. و بافت های با شکوه ترین قرون وسطی، می توان به ایتالیایی ها اشاره کرد. اینها در بسیاری از موارد به طور مؤثرتر برای تزئینات، از قبیل تغییر رنگ ستون، با تولید شمعهای طولهای مختلف (شمع بر روی شمع یا شمع دوگانه) و به وسیله براکید با ابریشم ساده، با شمع نجاری یا با یک زمین از بافت طلای، و c. اولین وکتورهای اروپایی هنری هنری لوکا، جنوا، فلورانس و ونیز بود که همچنان به ارسال بافت های مخملی غنی ادامه داد. اندکی بعد هنر توسط تیفلای فلاندیش گرفته شد و در قرن شانزدهم، شهر بریج شهرتی را برای سلیقه هایی یافت که کمتر از شهرهای بزرگ ایتالیا بودند. [3]